آهـای شاه پرک ها، زمان رفتن است باید رفت
زندگی گرگ های خفته ی مجنون دارد باید رفت
دل بستن کافی است توشه بردار باید رفت
سالها انتظار بی ثمر کافـی است باید رفت
تک درخت نارون منتظر است باید رفت
بوی نمور گور گرفته خاطرات کهنه باید رفت
حذف عشق در نهان خانه دل کن چرا که باید رفت
شوق پروازمان در رویاء سوخت اما باید رفت
همنشین بره گشتیم گرگ مان کرد پس باید رفت
باید رفت!
.
.
.
باید رفت
اما تو باور نکن!
ادامه مطلب ...