روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

شریعتی از دیدگاه رحیم پور ازغدی و مقام رهبری و ....

 "علی شریعتی پس از بسته شدن حسینیه ( ارشاد)،به طرفداران خود دستور داده است که در مجالس،به نام طرفداران آیت الله خمینی با معممین و طلاب بحث نموده و آنان را به طرفداری خمینی گرایش دهند."

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ خیلی ها معتقدند که مرحوم دکتر علی شریعتی دچار انحراف فکری بوده و در زمان حکومت شاه پهلوی،با دستگاه اطلاعات(ساواک)در جهت همین افکار منحرفش و بر ضد انقلاب اسلامی همکاری داشته است. برخی دکتر شریعتی را عامل رژیم معرفی می‌کنند و کسانی هم او را عامل رژیم نمی‌دانند و هر کدام برای حرف هایشان اسناد و مدارک محکمی ارائه می کنند .

دکتر حسن رحیم پور ازغدی  در این باره می گوید: "آن زمان که در رساله ها حتی جرات نمی کردند نام امام خمینی را بیاورند و به اختصار« خ »می نوشتند دکتر شریعتی اعلام کرد که مقلد امام خمینی است. شریعتی منتقد روحانیون بود اما بهترین دفاع ها را از روحانیت آگاه، فعال و درصحنه نموده است و البته این را هم بگویم انتقادات امام (ره) به روحانیت که در منشور روحانیت آمده است بسیار بیشتر از شریعتی است.

شریعتی منتقد روحانیت تشیع صفوی یا به تعبیر امام (ره)، آخوندهای درباری یا اسلام آمریکائی است و بحث امت و امامت دکتر شریعتی،تئوریزه کردن روشنفکرانه نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره)است. مطمئن باشید که خود شریعتی با شریعتیسم مخالف بود چون با همه جزمیات ارتجاعی، مارکسیستی و امپریالیستی درافتاد و با روشنفکری دینی در خدمت مفاهیم انقلاب و امام قرار گرفت."
نقل شده که:"در شبستان مسجد جامع نارمک تهران جای سوزن انداختن نبود.شب شام غریبان امام حسین"ع" بود و دکتر داشت با شور و حرارتی وصف ناپذیر از امامت و نقش آن در حادثه عاشورا می گفت. جوانها به هم نگاه می کردند: "حسین یک درس بزرگتر از شهادتش به ما داده است و آن نیمه تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. حجی که همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برای احیای این سنت، جهاد کردند. این حج را نیمه تمام می گذارد و شهادت را انتخاب می کند؛ مراسم حج را به پایان نمی برد، تا به همه حج گذاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که: اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا با خانه بت، مساوی است."

دکتر ادامه می دهد:"وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی، هر کجا که می خواهی باش:چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی،هر دو یکی است."شهادت،حضور در صحنه حق و باطل همیشه تاریخ است." سخنرانی تمام شده است،فریاد دویست جوان که اکثراً دانشجو هستند شبستان را به لرزه در می آورد:زنده باد خمینی – زنده باد خمینی.مأموران ساواک وحشت زده می کوشند چراغها را روشن کنند. فریاد جوانان پرشورتر ادامه می یابد: خمینی پیروز است- خمینی پیروز است. مأموران پلیس وساواک با مردم و جوانان درگیر می شوند و زد و خورد شدیدی صورت می گیرد."
گزارش های ساواک آنقدر صریح است که جای هیچ اما و اگری باقی نمی گذارد.بر اساس اسناد به دست آمده از این گزارش ها، شریعتی در نهان نیز در پی ترویج مرجعیت و رهبری آیت الله روح الله خمینی بوده است:
"علی شریعتی پس از بسته شدن حسینیه ( ارشاد)،به طرفداران خود دستور داده است که در مجالس،به نام طرفداران آیت الله خمینی با معممین و طلاب بحث نموده و آنان را به طرفداری خمینی گرایش دهند."
  این گزارش تصریح می کند که در حال حاضر مریدان وی(شریعتی) به همین نحو عمل می نمایند.بااین همه،آنها که چشم و گوش خود را بر این همراهی های دکتر با نهضت امام خمینی و همنشینی های او با علمایی چون مطهری،طالقانی،خامنه ای،بهشتی،موسی صدر بسته بودند و فریادهای شریعتی علیه سکوت یا مماشات برخی از روحانیان را تاب نمی آوردند ناجوانمردانه او را به دشمنی باکل روحانیت متهم می کردند و او را این چنین به واکنش وا می داشتند؛اول گفتند با ولایت مخالف است!بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت،در دسترس مردم قرارگرفته،گفتند: نه به خاطر "مصلحت" است.

دکتر در این باره می گوید:خدا و خلق می دانند که تاکنون دروغی را به خاطر "مصلحت" نگفته بودم و نگفته ام، و نخواهم گفت و... سرنوشتم حاکی از این است که نگفته ام. و به خاطر اعتقاد و ایمان خود ضرورت اجتماعی و مسئولیت فکری من است که من در طول این مدتی که می توانستم درهر سطحی، چه در اروپا و چه در اینجا –کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قویترین، مؤمنانه ترین و متعصبانه ترین دفاع را از "روحانیت راستین و مترقی" ازجامعه "علمی درست و اصیل اسلامی" کرده ام و دراینجا حتی به خود شما هم گفته ام که : دفاع ، نگهبانی و جانبداری از این جامعه علمی نه تنها وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه – از آنجا که آخرین و تنها سنگری است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می کند وظیفه هر " روشنفکر مسئول "است و لو معتقد به مذهب هم نباشد."
اخیرا گفت‌وگویی با دکتر نصر که رئیس دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف فعلی) که بعداً هم رئیس دفتر فرح شد در قالبِ مجموعه گفت‌وگوهای پروژه‌ی تاریخ شفاهی ایران(دوره‌ی پهلوی دوم)به کوشش حسین دهباشی انجام شده که چند دقیقه از آن به دکتر علی شریعتی مربوط است.

  دکتر نصر خود، شریعتی، مطهری، و فردی به نام شاهچراغی را از مشاوران اصلی حسینیه ارشاد نام می‌برد!علی شریعتی در سال 1347 سخنرانی‌های خود را در حسینیه ارشاد شروع می‌کند و پیش از آن ارتباطی با این مؤسسه نداشت.(حسینیه ارشاد در سال 1344 تأسیس شده است).دکتر نصر، شریعتی را عضو سازمان امنیت(ساواک)می‌داند و سازمان امنیت را پشتیبان شریعتی!در حالی که اسناد منتشره درباره حسینیه و کتاب سه‌جلدی شریعتی به روایت اسناد ساواک و خاطرات بسیاری از فعالین دهه‌ی چهل خلاف این اظهارات را نشان می‌دهد.
آقای نصر می‌گوید که دست کم بخشی از بودجه‌ی حسینیه ارشاد را سازمان امنیت تأمین می‌کرده است و اساسا این حسینیه با بودجه ای که ساواک تامین می کرده به ادامه حیات و فعالیت می پرداخت.
مقام معظم رهبری هم بر این نکته تاکید می فرمایند که شریعتی هرچه باشد ساواکی نیست و مشخص است که او در زندان دارد بازجویش را فریب می دهد و تقیه می کند.و در این باره می فرمایند:
"به نظر من و با شناختی که از دکتر داشتم،وی تلاش کرد تا از وجود نقاط مشترک خود با دستگاه مانند ضدیت با مارکسیسم و انتقاد از روحانیت استفاده کند و ساواک را درباره خود به طمع بیندازد و در واقع آنها را فریب دهد و موفق شد.شاکله او با نوکری ساواک سازگار نبود.حداکثر این بود که وی اهل خطر کردن در مبارزه با دستگاه نبود و مایل بود در حاشیه عرصه مبارزه قرار داشته باشد ... در سال 54 که من از زندان آمدم و همه به دیدن من می آمدند، او به منزل من نیامد و برای دیدار من منزل جوانی از دوستان مشترکمان را معین کرد و چند ساعتی با هم بودیم (آن جوان فرحبخش بود که به من و دکتر ابراز ارادت می کرد)."

دست نوشته ای از آیت الله سید علی خامنه ای،رهبر معظم انقلاب،وجود دارد مبنی بر این که:"... مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب حکم پرچم را داشتند.همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل مردم ونه خواص از آنها پر است و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست..."

نظرات 1 + ارسال نظر
امیرعلی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:44 http://catia-education.rozblog.com/

سلام دوست عزیز
ممنون از اینکه به ما سر زدی
من شما رو با نام روزگاران لینک کردم
اگه اسم خاص دیگه ای مدنظرتون هست بگید که عوض کنم

ودر طی روزهای آینده هم باز بهتون سر میزنم
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد