روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

اس ام اس سربازی..(sms)


http://s4.picofile.com/file/7756459672/payamak_sarbazi.jpg


از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد                    تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند                    لـــ ـباس  شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را                 لباس آش خوری کردند تنم را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،

مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد

و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

از آن روزی که سربازی به پا شد / ستم بر ما نشد بر دختران شد
بسوزد آن که سربازی به پا کرد / تمام دختران را چشم به راه کرد
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو پادگان چشمات راه رفتم بی معرفت….سهم من از عشقت کلاغ پر بود؟؟!!!؟
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها…
اما هیچ راهی برای آدم کردن دخترها وجود نداره!
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبت… منم یه اسیر جنگی…تو منو شکنجه میدی…توی این قلعه ی سنگی.
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ازدواج تنها جبهه ایست که می توان شبها با دشمن در یک سنگر خوابید!
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
توی قلبم نوشتم ورود ممنوع !
حالا که وارد شدی ، خروج ممنوع !!
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگیه !
امیدوارم همیشه مسلح باشی !
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد
گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس
بخورم ، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،
مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد
و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 
غضنفرسربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم!

 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه روز غضنفر میره سربازی…………………………………………………………………………………………..
………………………………………………………………….دنبال چی میگردی نیستش!رفته سربازی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد