نام های نفیس ایرانی (حرف د)

نامهای ایرانی که با حرف "د" شروع می شوند

نام تلفظ معنی داد فر Dād-far دارنده فر و شکوه وعدل و داد ، قاضی دادار Dādār داور ، دادگر ، یکی از نام های خدای تعالی دادبخش Dād-bakhsh از معاصران بهرام گور ، دادگستر ، عادل دادبرزین Dād-barzin زاده آتش الهی ، یکی از پهلوانان معاصر بهرام گور دادبه Dād-beh دارنده بهترین داد دادپاک Dād-pāk آن که به راستی دادگر باشد دادجو Dād-joo جوینده عدل و داد ، دادرس دادخو Dād-khoo عدالت پیشه ، عادل صفت دادخواه Dād-khāh شاکی ، کسی که طلب حق می کند ، دوستدار عدل و داد دادگر Dād-gar عادل ، حاکم ، مقسط ، یکی از صفات خدای تعالی دادمهر Dād-mehr یکی از ملوک طبرستان دادهرمز Dād-hormoz یکی از قضات ساسانی ، خداداد دادور Dād-var دادفر، قاضی ، ‌دادگر دادوند Dād-vand معتدل دادیار Dād-yār یاری دهنده ،‌ معاون دادستان ، عدل دارا Dārā دارنده ،‌ ثروتمند ، خداوند ، مالک ، نام یکی از پادشاهان کیانی دارا شکوه Dārā-shokooh دارنده شکوه و عظمت داراب Dārāb دارا ، داریوش ، یکی از پادشاهان عجم ، یکی از شهرهای استان فارس دارابه Dārābe ثروتمند بودن داراپناه Dārā-panāh در پناه دارا ، یکی از ندیمان بهرام چوبین دارات Dārāt شکوه و عظمت داران Dārān رودی در شهر مرند ،‌ دنیا و آخرت داریوش Dār-yoosh دارنده نیکی ، یکی از شاهان هخامنشی داشا Dāshā عطا ، ‌بخشش ، مزد داشاد Dāshād دعا ،‌ پاداش ، اجر دامون Dāmoon پیرامون ، دامنه ، تاریکترین جای جنگل دامینه Dāmine عرصه ، وسعت دان Dān طلوع روز دانا Dānā عالم ، عارف ، دانشمند ، علیم دانسته Dāneste آشکار ، معلوم ، مشهور دانش Dānesh آگاهی ، ‌معرفت ، ‌عقل ، شعور دانش آرا Dānesh-ārā آراینده ی دانش دانش افروز Dānesh-afrooz موجب روشنی علم و دانش دانشفر Dānesh-far عزت و دانش ، عالم ، دانشمند دانشگر Dānesh-gar دانشمند ، دانا ،  دانشور دانشمند Dānesh-mand فقیه ، خردمند ، عالم دانشور Dānesh-var دانشمند ،‌ عالم ، دارنده ی  دانش دانوش Dānoosh یکی از بزرگان در ایران باستان ، نام مردی است که عذرا معشوقه وامق را فروخت دانیال Dāniyāl قضاوت خدا ، یکی از پیامبران بنی اسرائیل داور Dāvar قاضی ، حاکم ، یکی از نام های خدای تعالی داوربخت Dāvar-bakht حاکم اقبال داوردُخت Dāvar-dokht دختر انصاف دهنده و حکم کننده داوود Dāvood محبوب، یکی از پیامبران بنی اسرائیل دایا Dāyā رز سرخ دختنوش Dokht-noosh دختر زیبا ،‌ نام دختر انوشیروان دراج Dor-rāj پرنده ای است از تیره ماکیان  که جثه ای به اندازه کبک دارد درافشان Dor-afshān درفشاننده ، بلیغ ، زبان آور درخش Derakh-sh درفش ، روشنی ، روشنایی ، ‌تابش ، فروغ ، برق درخشا Derakh-shā درخشان ، نورانی درخشان Derakh-shān درخشنده  ، تابان ، ‌نورانی ، فروزان ، پرتوافکن ، تابنده درخشش Derakh-shesh درخشیدن ، پرتو افکندن ، روشنی دادن درخشنده Derakh-shande دُرفشان ، درخشان ، تابان ، نورانی ، تابنده دُردانه Dor-dāne یکتا ، بی همتا ، سوگلی ، مروارید گرانبها ، یک دانه مروارید ، دانه دُر دُرِّی Dor-ri روشن و درخشان مانند مروارید دُرسا Dor-sā مثل دُر ، جواهر ، کنایه از شخص زیبا دُرفام Dor-fām مانند دُر و مروارید دُرفشان Dor-feshān درخشان ، تابان ، کسی که دُر می افشاند دُرنا Dornā پرنده ای تیزبال ،  دارای جثه ای کوچکتر از کبوتر و حلال گوشت دُرناز Dor-nāz دارای ناز و عشوه درنسا Dor-nesā مروارید زنان دریا Daryā بحر ،‌ آب زیادی که در محوطه ای جمع شده باشد دریا دل Daryā-del باسخاوت ، دلیر،  شجاع ، بسیار بخشنده دریا دیس Daryā-dis به رنگ دریا دریا نوش Darya-noosh نوشنده آب دریا دریا وش Daryā-vash دریاگونه ، چون دریا دریانه Daryāne همچون دریا دشمه Dash-me پهلوانی ایرانی در شاهنامه دل آرا Delārā دل آراینده ، ‌معشوقه زیبا ، ‌آرامش دهنده ، ‌نام همسر دارا دل آسا Del-āsā تسلی دهنده دل آسوده Delāsoode آسوده دل ،  خاطرجمع دل آشنا Del-āshenā عارف بر دل ، کنایه از عاشق پیشه دل افروز Del-afrooz افروزنده دل ، شادی بخش ، ‌دل فروز ، روشنی بخش دل دل انگیز Del-angiz دل فریب ، دلاویز ، مرغوب ، جالب ، گیرا دلارام Delārām آرامش دهنده دل ، مایه تسکین خاطر ، دلبر ، محبوب ، معشوق زیبا دلاویز Delāviz دلپسند ، مرغوب ، دلچسب دلبان Del-bān محافظ دل ، نگهبان و مراقب دل دلبر Del-bar دلربا ، محبوب ، معشوق ، کنایه از معشوق زیبا دلبسته Del-baste عاشق ، دلباخته ، گرفتار ، دارای تعلق دلبند Del-band جاذب ، دوست داشتنی ، فرزند عزیز ، اسیر کننده دل ، محبوب دلپاک Del-pāk پاکدل ، دارای دل پاک دلپذیر Del-pazir مطبوع ، مقبول ، دلخواه ، پسندیده دلجو Del-joo تسلی دهنده  و آرامش دهنده دل ، مهربان دلدار Del-dār محبوب ، دلیر ، شجاع ، صاحبدل دلربا Del-robā رباینده دل ، جذاب ، زیبا دلستان Del-setān ستاینده دل، دلربا ، معشوق دلشاد Del-shād شادمان ، مسرور ،گشاده خاطر ، با نشاط دلفروز Del-forooz دل شاده کننده ،فروزنده دل دلفریب Del-farib زیبا ، فریبنده  دل دلکش Del-kash دلبر ، جالب ، دلپذیر ، خوشایند دلگرم Del-garm امیدوار ، متکی ، آسوده دلگشا Del-goshā موجب انبساط و شادی دلناز Del-nāz کنایه از معشوق و محبوب دلنشین Del-neshin خوشایند ،مرغوب ، مؤثر دلنواز Del-navāz تسلی دهنده ، ‌آن که باعث تسلی خاطر شود ، دل آرام، ‌دلپذیر دلور Del-var دلدار ، ‌بی باک ، ‌شجاع ، باجرئت ، دلاور دلیر Dalir شجاع ، پردل ، دلدار ، گستاخ ، بی باک دلیله Dalile راه روشن ، نام زن زیبایی که سامسون را فریب داد و او را اسیر دشمنانش کرد دلکش Del-kash دلبر ، جالب ،دلپذیر ، خوشایند دماوند Damāvand نام یکی ازسرداران بزرگ درعهد ساسانیان ، قله ای در کوه البرز دمساز Dam-sāz همدم ، همراز ، مصاحب ، ‌سازگار دنا Denā نشاط ، فریاد شادی ، نام قله ای درفارس دنیا Donyā کره زمین ، جهان ، گیتی دیبا Dibā پارچه حریر الوان ، کنایه از دیدار خوبان دیباج Dibāj دیدار زیبا روی ، صورت جمیل دینا Dinā خواهر حضرت یوسف ( ع ) دینیار Din-yār یاور و پشتیبان دین دیهیم Dey-him تاج پادشاهان ، کلاه مرصع ، افسر