نام های نفیس ایرانی (حـــرف ر)

نامهای ایرانی که با حرف "ر" شروع می شوند

نام تلفظ معنی رأفت Ra'fat مهربانی رئوف Ra'oof مهربان ، مشفق رئوفَه Ra-oofa مشفق ، مهربانی رائده Rā'ede  ‌پیام آور ، جوینده رائین Rā'ein نام یک سردار ایرانی رابد Rābod شجاع راحل Rāhel کوچ کننده ، نام مادر یوسف که به صورت راحیل هم نوشته شده است راحله Rāhele مرکب و ستور سواری و بارکش ، رحلت کننده راحِم Rāhem بخشاینده ، رحم کننده راحمه Rāheme زن بخشنده ، مهربان ، آمرزنده ، رحم کننده ، بخشاینده راحیل Rāhil کوچ کننده ، نام مادر حضرت یوسف راد Rād جوانمرد ، شجاع ، حکیم ، بخشنده ، کریم رادبانو Rād-bānoo بانوی بخشنده و جوانمرد ، خاتون و بانوی آزاد و بی باک رادبرزین Rād-barzin جوانمرد و بلند مرتبه رادبه Rād-beh بهمن آزاده رادفر Rād-far دارای فر و شکوه جوانمردان رادمان Rād-mān بخشنده ، ‌رادمنش ، سردار اراضی در عصر خسرو پرویز رادمرد Rād-mard صاحب همت ، جوانمرد ، مرد کریم رادمنش Rād-manesh کریم طبع و سخی  پیشه ، بزرگوار ، جوانمرد رادمهر Rād-mehr بخشنده مانند خورشید ، نام سردار داریوش سوم رادنوش Rād-noosh نامی است برای دختران رادهرمز Rād-hormoz نام یکی از قضات عهد ساسانی رادین Rādin آزادوار ، آزاده ، جوانمردی رازبین Rāz-bin بیننده و داننده راز رازجو Rāz-joo جوینده راز رازدار Rāz-dār نگه دارنده اسرار رازق Rāzegh روزی دهنده ، یکی از نام های خدای تعالی رازک Rāzak گیاهی از دسته شاهدانه با گل های معطر راستجو Rāst-joo جوینده راستی و صداقت راستخو Rāst-khoo دارنده خصلت راستی و صداقت راشد Rāshed سالک ، راهنما ، متدین ، به راه راست رونده ، یابنده راشین Rāshin شیره و درخت صنوبر ، نام جد افراسیاب راضیه Rāziye پسندیده ، خشنود ، یکی از نام های حضرت فاطمه ( ع ) رامتین Rām-tin آرامش بخش ، نام شخصی که سازنده چنگ بوده است رامدخت Rām-dokht دختر آرام و متین رامدیس Rām-dis رام گونه رامش Rāmesh آرامش ، فراغت ، طرب ، سرود ، سرور رامش دخت Rāmesh-dokht دختر آرام ، مطیع رامشاد Rām-shād آرام و خرسند رامشین Rām-shin نوازنده  و مطرب رامه Rāme مهره افسون برای محبت رامی Rāmi دلنشین ، منسوب به رام و رامین واضع چنگ و عاشق ویس رامیلا Rāmilā خدای بزرگ رامین Rāmin منسوب به رام و آرام ، دهی در شهریار ، نام عاشق ویس رامینا Rāminā بلند ، بلند قامت رامیندخت Rāmin-dokht دختر آرام و مطیع رامینه Rāmine آرام ، مؤنث رامین راویز Rāviz گیاهی است معروف به شتر خار یا خارشتر راویس Rāvis صاحب جاه و جلال رایحه Rāyehe بوی خوش ، ‌باران شبانگاهی رباب Robāb ابرسفید ، آلتی در موسیقی ، نام همسر امام حسین ( ع ) ربابه Robābe رباب ، ابر سفید ربایا Robāyā جالب ، جذاب ، رباینده رجا Rajā امید ، ‌آرزو ، توقع ، امیدواری رجب Rajab ماه هفتم از سال هجری قمری ، ترسیدن ،بزرگ داشتن ، شرم نمودن رحمان Rah-mān بسیار بخشنده ، ‌مهربان ، روزی دهنده رحمت Rah-mat بخشایش ، ‌مهربانی ، ‌شفقت رحمت الله Rahmat-ol-lāh بخشایش ، مهربانی خدا رحیل Rahil عزیمت ، ‌راه افتادن ، کوچ کردن رحیله Rahile مؤنث رحیل ، کوچ کننده ، زن رونده و کوچ کننده رحیم Rahim بخشایشگر و مهربان ، یکی از نام های خدای تعالی ، صاحب رحمت ، دلسوز رحیمه Rahime زن مهربان و دلسوز رُخ Rokh صورت ، چهره ، مهره ای در شطرنج رُخ افروز Rokh-afrooz باد نرم ، نسیم ملایم رخا Rokhā سنگ مرمر رخسار Rokh-sār روی ، صورت ، سیما ، چهره رخساره Rokh-sāre رخسار ، صورت ، چهره رخسانا Rokh-sānā مانند رخ  و چهره زیبا ، ‌نام دختر داریوش سوم رخش Rakhsh نامی ثبت شده در کتیبه کعبه زرتشت ، نام اسب رستم رخشا Rakh-shā تابان و درخشان ،‌ تابنده رخشاد Rakh-shād شادان ،‌ خوشرو رخشادخت Rakh-shā-dokht دختر زیبا و نورانی رخشان Rakh-shān روشن ، فروزان ، ‌تابان ، نورانی رخشانه Rakh-shāne منسوب به رخش ، ‌رخشان ،‌ نورانی رخشنده Rakh-shan-de تابان ، پرتوافکن ،‌ فروزنده رخشیده Rakh-shide تابیده شده  ، روشن گشته ردانوش Radā-noosh شب نوش ردگون Rad-goon نام مادر داریوش و همسر ویشتاسب رزین Razin استوار ، پابرجا رسا Rasā بلند ، رفیع ، رسنده ، لایق رسادخت Rasā-dokht دختر شایسته ،‌ دختر باهوش رسانه Rasāne حسرت ، ‌بلند ، اندوه ، وسیله رساننده خبر رسپنا Raspanā پاییز ، فصل برگ ریزان رستا Ras-tā کامیاب ، ‌رهنده رستار Rastār رستگار ، ‌خلاص شونده رستاک Rastāk شاخه تازه  و نو که از بُن درخت برآید رستگار Rast-gār رها شونده ، کامیاب ، نجات یافته ، خوشبخت رستم Ros-tam بزرگ تن ، فرزند زال و نوه سام پهلوان ایرانی ، قوی اندام رسول Rasool فرستاده ، قاصد ، پیام بر، پیک رشتاک Rash-tāk شاخه نورس گیاه رشید Rashid شجاع ، دلیر، راهنما ، خوش قد و قامت ،‌ یکی از نام های خدا رضا Rezā خشنود ، راضی ، سرور ، لقب امام هشتم (ع ) رضوان Rez-vān باغ بهشت ، خشنودی ، رضا ، پسندیده ، تحسین ، آفرین رِضوانَه Rezvāna خشنودی ، خشنود شدن رضی Razi مرد خشنود ، راضی رضیه Razi-ye خشنود ، پسندیده رعنا Ra`nā متکبر ، زن آراسته ، جمیل و زیبا ، خوش قد و قامت رفعت Raf-`at ترقی ، بزرگی ، منزلت ، بزرگواری رقیه Roghay-ye سحر ، افسون ، ‌نام دختر حضرت محمد ( ‌ص ) که با عثمان ازدواج کرد رکسانا Rok-sānā نور و روشنایی ، طلوع  و آغاز روز رمضان Ramazān ماه نهم سال قمری ،  نامی برای مردان رنگین Ran-gin رنگارنگ ، پُرنقش و نگار رنگینا Ran-ginā رنگین ، میوه ای شبیه شفتالو رنگینه Ran-gine رنگارنگ ، نوعی غذای مقوی فراهم شده از خرما و مغز بادام و روغن رها Rahā خلاص شده ، آزاد رهاب Rahāb گوشه ای در دستگاه شور رهاد Rahād سیاح و جهانگرد رهادخت Rahā-dokht دختر آزاده رهام Roh-hām نام پسر گودرز پهلوان ایرانی رهان Rahān رها شونده رهاو Rahāv نغمه و آهنگی از موسیقی قدیم ، راهوی رهنما Rah-namā هادی ، هدایت کننده ، مرشد رَهوا Rah-vā آرام رهی Rahi رونده ، روان ، غلام رهیده Rahide نامی برای زنان رهین Rahin کفیل ، ضامن ، مرهون روا Ravā جایز ، حلال ، لایق ، جاری روح افزا Rooh-afzā روح پرور ،‌ مفرح ، جانبخش ، شادی آفرین روح الامین Rooh-ol-amin روح و روان خدا ، لقب حضرت عیسی ( ع ) روح الله Rooh-ol-lāh روح خدا روح انگیز Rooh-angiz شادی آور ، مفرح ، دل انگیز روح پرور Rooh-parvar پرورش دهنده ، روح روح نواز Rooh-navāz دلنواز ، مفرح روحبخش Rooh-bakhsh شادی آور ، روح بخشنده ، ‌یکی از صفات خدای تعالی روحی Roohi وابسته به روح ، حالات روحی رودابه Roodābe مادر رستم و همسر زال ، فرزند تابان و درخشان روز چهر Rooz-chehr درخشان و روشن چهر روزبه Rooz-beh نیکروز ، خوشبخت ، سعید ، بهروز ، نام اصلی سلمان فارسی روزبهان Rooz-behān از عارفان و دانشمندان قرن هفتم هجری ، نیک روزان روزمهر Rooz-mehr خورشید روز ، تابان روسانا Rosānā گل سرخ ، ‌باشکوه روشا Roshā روشن روشاک Roshāk یکی از سرداران ایران در جنگ اسکندر روشان Roshān روشن روشن Row-shan تابناک و نورانی ، آشکار ، افروخته روشن بانو Row-shan-bānoo بانوی درخشان ، بانوی تابان و شاد روشن دخت Row-shan-dokht دختر تابنده و شاد روشن روان Row-shan-ravān درخشنده روح روشن مهر Row-shan-mehr خورشید درخشان ‌ روشنا Row-shanā روشنی ، فروغ روشنان Row-shanān ستارگان آسمان روشندل Row-shan-del دانا ، آگاه ، عارف روشنک Row-shanak مشعل دار، نام دختر داریوش سوم روشنگر Row-shan-gar روشن کننده ، ‌تابنده ، نورانی رویا Ro'-yā خیال ، خواب رویین Roo-ien محکم ، استوار، نام یک پهلوان ایرانی داماد طوس ریحان Rey-hān نوعی سبزی معطر ، رزق و روزی ریحانه Rey-hāne دسته ریحان ، هر گیاه سبز و خوشبو ریو Riv پسر کیکاووس و داماد طوس