خواننده : رستاک حلاج
(از بهترین های اخیر)
دلشوره میگیرم...هر وقت بارونه
با گریه می خوابم...هر جا زمستونه
تا حالِ موهاشو...از باد می پرسم
حس می کنم بادم...دیوونه ی اونه
موهاش دریا بود...دنیامو زیبا کرد
فهمید دیوونم...موهاشو کوتاه کرد
از بس شکستم داد...شکلِ شکستن بود
آغوش اون تنها...سرمایه ی من بود
اومد ولی اِی کاش...ساکش رو وا می کرد
از وقتی که اومد...درگیرِ رفتن بود
تویه دادگاه دلت متهمم ب دردسر.ب گناهی ک داره میگذره توسر..مجرمم.محکومم کنید ب زندان.حبس ابد...شایدم زندونیم تویه این عشق تاابد
اشکام وکیل مدافع این چشای ترم شدن...شاهد تیغ زدن رگ این دستام شدن
قاضی این دله عاشق حکمتو بده ب دستم...ب همین دستایه خونی ک کار داده ب دستم
بزنیددستبندمهرو ب تموم پیکرمن...مغرورم ب خودم افتخارش گردن من
آره من روانیم.چشای اون منو کشت...بزا اعتراف کنم خنجرزد اون ازپشت
اخه اعتراض دارم من ب حکم صادره...قاضی حل این پرونده ازعلاعم غافله
دیدید ک اون قاتله بی گناهیم واضحه...حالا تبرعه شدم اعتراضم وارده
س.نمیدونم آزکجاشروع کنم ولی من ترانه میگم ن مث شما ن ب حدشما..ولی الگوم شمابودی ترانه هاتونو بادقت گوش میدم باهاشون خاطره دارم عشقم ترانه های شمارو باگیتار زدنش برام میخوند اونم شمارو دوست داشت ولی یروز بهم گف...دوستدارم ولی باید برم تو ب درد من نمیخوری.صدای شما ترانه های شما.برای من تداعی اون خاطراته.کاراتون عالیه.امیدوارم ترانه من ب دستتون برسه.دوستون دارم.ارادتمندتون masi فسادلبهایت
گاه گاهی میکنی تکراربرایم ازروزهای تلخ اولین دیدار
آری تلخ.چون شانه هایت سست بودمانندستون های یک دیوار
دیواری ازپایه خراب بافسادلبهایت آمیخته ب خون
قرمزوسرخ ولی طعم آن شهوت انگیزو پرازحس جنون
تومیگویی گذاف میگویم ولی هیس نکن انکاراین گفتاررا
تو ازدم بوی خیانت میدهی میدهم آخرین هشدار را
این صدایه تلخ من ازته این حنجره میرسدتاعرش جنت لعنتی
توفقط ناتوان درشنیداراین گلایه هستی و حسرت ب دل در برزخی
من ن دارم نای زخم زبان یانیشو کنایه ب وجودپستت
آنروزها درنبودم مطمعن خواهم بود وجودبی وجودت میشودپرحسرت