روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

روزگاران

کامل ترین مرجع دانلود فیلم های طنز بابک نهرین|جذاب ترین مطالب|تصاویرجالب وگوناگون|آپدیت روزانه نود32 nod32|اس ام اس وپیامک های جدید|عکس های بازیگران ایرانی وخارجی|دانلود فیلم و آهنگ جدید

جدیدترین اس ام اس و پیامک های بسیار زیبا مخصوص فصل پاییز 1393


 

پاییز آمدست که خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر”من دوست دارمت”
بر باد می دهم همه ی بود خویش را
یعنی تو را… به دست خودت می سپارمت

:

پاییزت پر از رگبار آرزوهای قشنگ
اولین لحظه های پاییزت از نم نم باران خوشرنگ
و من آرزومند آرزوهایت . . .

:

نه بهار با هیچ اردیبهشتی
نه تابستان با هیچ شهریوری
ونه زمستان با هیچ اسفندی
اندازه پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد
پـائیز مــهری داشـت کـه بـــَر دل هـر خیـابان مـی نشست . . .

:

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی
فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم
برای من که دلم چون غروب پاییز است
صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است . . .

:

یک پنجره از ابر بهارم لبریز
لبریزتر از غم غروب پاییز
در محکمه ام نوشت دنیا روزی
تبعید به غربت جنوب پاییز . . .

:

بیا ای همنشین سرد پاییز / به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین / تو شعری تازه در من برانگیز . . .

:

آغاز فصل حساسیت، عطسه، آویزانی دماغ
یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا، پنی‌سیلین
خاطراتی که باید فراموش شود و نمی‌شود، فکر، خیال
و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد!

:

برگ های پاییزی
سرشار از شعور ِ درخت اند
و خاطرات ِ سه فصل را بر دوش می کشند
آرام قدم بگذار ….
بر چهره ی تکیده ی آن ها
این برگها حُرمت دارند..
درد ِ پاییز ،درد ِ ” دانستن ” است

:

بهترین قسمت پاییز و زمستون
بیرون آوردن لباسای گرم و پیدا کردن پول از توی جیباشونه!

:

براى همه پاییز با مهر شروع میشه
اما پاییز زندگى من
جایى شروع شد که مهر تو تموم شد . . .

:

از پاییز
مهرش برای تو
برگ ریزش برای من
پاییز مبارک

:

عمر ما عاقبت ای دوست بسر خواهد رسید
باد پاییز ندانی بی خبر خواهد رسید
گل نباشیم اگر گلشن چو خارستان کنیم
بعد ما خار فراوان به ثمر خواهد رسید . . .

:

پاییز فصل آمدن شکوفه ها نیست
پاییز فصل سبز شدن درختان نیست
پاییز فصل جیک جیک گنجشکان نیست
پاییز فصل با تو بودن است
در هوای بارانی اش تو را در اغوش میگیرم
تا بهترین خاطره ی من از یک روز بارانی شود

:

بی قراری هایم ، پاییز می خواهد و  چشم های عاشقت
نگاهت را از من نگیر
این پاییز را عاشقم باش، لطفاً . . .

:

من از شما گفتن تو بدم می آید
عزیزم مرا سرد خطاب نکن
این پاییز میخواهم تا افتادن آخرین برگ
با تو دیوانگی ها کنم . . .

:

سومین فصل سال یعنی من / آرزوی محال یعنی من
یک غزل عاشقانه یعنی تو / مثنوی های لال یعنی من . . .

:

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون
زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست
مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست . . .

:

تنهایی
نامِ دیگر پاییز است
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر . . .

:

ما را چه به مهتاب که ما تیره و تاریم
در موسم پاییز ، چونان ابر بهاریم
محبوبه و مینا به کجا ای گل مریم
ما بذر نداریم که یک لاله بکاریم . . .

:

دوباره پاییز…
اما نه ((فصل خزان)) زرد!
دوباره پاییز…
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز…
فصل زیبای سادگی…
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی!
پاییزت قشنگ

:

و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری
که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر
فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود
دلش آغوش گرم میخواهد . . .

:

باز پاییز است، اندکی از مهر پیداست
حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست
مهرت قشنگ٬ پاییزت مبارک . . .

:

غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر
وقتی تو باشی وُ
من برگ‌ها را با خیالَ‌ت
تنها قدم بزنم . . .

:

بـهــــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر  پـایـیــزی
غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است
هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل
خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است

:

هی پاییز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من چندین پاییز باران میخواهد . . .

:

بـــــاران غم پاییز است
بــــاران نم اشک چشمه ی پاییز است
این سیل که میبینی روان است به هر سوی
اشـــــک غـــم عشق دل دیوانــــــــه ی پاییز است

:

پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را
با سیلی دروغهایت
سرخ می کنم
تا هرگز نفهمی
آنکه بهار سبزم را
به خزان نشاند تو بودی . . .

:

پاییز
فصل رسیدن انارهای سرخ است
و انار
چه دل خونی دارد
از رسیدن . . .

:

شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد
غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست
با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد . . .

:

دلم برای پاییز خودم تنگ شده
دل پاییزی خودم
کاش اشکی بود دلم را میشست
این روزها آسمان دلم آنقدر ابریست
که پاییز هم برای آمدنش استخاره میکند

:

پاییز را دوست دارم
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام . . .

:

همره باد سر پاییزی سرنوشت من و و تو گشته جدا
رهسپاری عشق من اکنون میسپارم تو را به دست خدا . . .

:

ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ ..
ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕ ﺭﺍ
ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت
ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ
ﻣﻦ ﺑﻮﯼ ﺧــــــــــﺪﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ.
دوباره پاییز
اما نه «فصل خزان» زرد!
دوباره پاییز
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز
فصل زیبای سادگی
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .

:

پاییز زیبا و عروس فصل هاست

برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست

خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست

هرچه خواهی آرزو کن، فصل فصل قصه هاست . . .

:

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی

فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم . . .

:

مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . .
تنهایی
نامِ دیگر پاییز است
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هات بیش‌تر . . .

:

باز پاییز است، اندکی از مهر پیداست

حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست

مهرت قشنگ٬ پاییزت مبارک . . .

:

امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته، یک دونه از غمهای دلت کم بشه.

:

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!

:

کاش همه انسانها مثل پاییز باشند
تا از همان روز اول رنگ و روی اصلیشان را نشان بدهند.

:

باغبان خویش باش، در چهار فصل زندگی انسان، پاییز کمین کرده است . . .

:

کسی که رنگ پریدگی پاییز را درک کرده باشد،
به نیرنگ گلهای رنگ رنگ دل نخواهد سپرد . . .

:

کاش زندگی در برگ درخت جاری بود،

آنگاه تا بهار بود می خندیدیم و بعد به امید پاییز می نشستیم . . .

:

کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم.

برگهای آرزوهایم، یکایک زرد می شد،

آفتاب دیدگانم سرد می شد،

آسمان سینه ام پر درد می شد

ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد

اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.

وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم،

وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم…

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد